درد
درد ، بعد از کمرنگ شدن هم آثارش را ابدی میکند ، شاید نمیخواهد فراموش کنیم که چقدر محکم و قوی تر از ماست
اگر دردی نابودمان نکند، مقاوممان میکند، اما لحظه ای غرورش را زمین نمیگذارد و جای درد را ترمیم نمیکند ، آثارش را برای همیشه در زندگیمان به یادگار میگذارد و میرود ، اما این پایان یک رفتن نیست ، انگار پای ماندن دارد ،شاید هم چیزی بین این دو وجود دارد ، یک چیزی بین ماندن و رفتن ، چیزی که احساست را به دوگانگی میگیرد و درد کمرنگ شده ات را زخم میکند،
بدترین نوع درد ، زخم است،
زخم ، حاصل اثر کمرنگ شدن درد است ، که لحظه ای هم ترکت نخواهد کرد،
بد از درد، زندگی بازخم را باید بیاموزی ، شاید هم آموختنی در راه نباشد ، عادت اما زندگی با زخم را برایت تداعی میکند،
شاید حتی گاهی ، لحظه ای تنها ترین دوستت ، رفیق روزهای تنهاییت همان زخم باشد،
همانی که دلیل بودنش هم ثانیه ای گذشته ات را رها نمیکند ،
زمان حتی ، اگر مشکلگشای هر دردی هم باشد ، زخم را نمیتواند پاک کند
نیکتا ناصر
نیکنا|nikna
انشا درمورد بار کج به منزل نمی رسد